خودکشی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی: علت و کنترل آن
مدت زمان طولانی است که پزشکان تشخیص دادهاند افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بیشتر در خطر خودکشی و یا اقدام به خودکشی هستند. آمار حاکی از آن است که حدود ۵% تا ۱۵% این افراد خودکشی و ۲۰% تا ۴۰% اقدام به خودکشی میکنند. خوشبختانه اخیرا توجهات به این موضوع بیشتر شده و این امر بسیار امیدوارکننده است.
بیشتر مطالعات شامل بررسی نمودار بیماران، فهرست بیماران روانی و آمار مرگ بوده و به بررسی عوامل خطرزا، علائم هشداردهنده و مداخلات بالقوه محدود میشود. اخیرا، ارزیابی رفتار خودکشی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در آزمایشات بالینی، بعد جدیدی را به حوزه تحقیقاتی پزشکان افزوده است.
فهرست مطالب
عوامل خطرزا
خطر خودکشی و تلاش برای خودکشی ممکن است متفاوت باشد. علاوه بر این برخی عوامل خطرزا در راستای پاتولوژی روانی برطرف میشوند و برخی منحصربه افراد اسکیزوفرنی و اختلالات اسکیزوفرنی هستند.
اپیدمیولوژی و مردم شناسی
اپیدمیولوژی (همهگیر شناسی) رفتار خودکشی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی اثبات شده است. میزان خودکشی در زنان مبتلا به اسکیزوفرنی به نسبت سایر زنان دیگر بیشتر است. بهطور کل، بیشترین خطر خودکشی در اوایل بیماری است. بیماران اسکیزوفرنی که خودکشی میکنند همه جوان هستند و در ۵ تا ۱۰ سال اول بیماری اقدام به خودکشی میکنند.
با این وجود برخلاف افراد دیگر که گاهی در معرض خطر هستند، خطر خودکشی تمام عمر بیماران اسکیزوفرنی را تهدید میکند. اقدامات خودکشی ممکن است ناموفق و یا مرگ آفرین باشد. افرادی که اقدام به خودکشی میکنند معمولا تلاشهای متعددی را انجام میدهند. بیماران اسکیزوفرنی اغلب به دلایلی چون: بیکاری، مجرد بودن و تنها زندگی کردن خودکشی و یا اقدام به خودکشی میکنند.
سابقه اقدام به خودکشی
در بررسی تمامی اختلالات، همیشه بررسی رفتار بیمار در گذشته کمک شایانی به پیشبینی وضعیت بیمار در آینده خواهد کرد. در اختلال اسکیزوفرنی، تقریبا نیمی از افرادی که خودکشی میکنند سابقه اقدام به خودکشی داشته و بیش از ۱ بار تلاش به خودکشی کردند.
بنابراین هنگام ارزیابی خطر رفتار خودکشی، بررسی سابقه خودکشی و یا تلاش برای به خودکشی بیمار در گذشته وهمچنین تکرار این رفتار، فکر خودکشی، برنامهریزیها، استمرار و از همه مهمتر عوامل مرتبط با سابقه خودکشی باید بررسی شوند.
علائم
هیچ شواهدی دال بر اینکه خودکشی اغلب در واکنش به رفتار روانپریشی اتفاق میافتد، وجود ندارد. با اینحال رفتارهای خودکشی اغلب در افراد ناشی از رفتار روانی است و دلالت بر این دارد که فرد در زمان خودکشی معمولا در وضعیت روحی و روانی خوبی قرار ندارد.
از طرفی برخی مطالعات نشان میدهند که بیشترین آمار خودکشی به دوره بعد از روانپریشی برمیگردد. خودکشی در دوره بعد از بستری شدن بیمار بسیار مشاهده میشود چون در این زمان هنوز برخی علائم روانپریشی و یا علائم خفیف در بیمار مشاهده میشود. اولین اقدام خودکشی معمولا بعد از شروع درمان روان پریشی اتفاق میافتد.
وجود توهمات شنیداری در بیمار بهتنهایی نمیتواند تعیین کننده خودکشی باشد اما افرادی که در خطر خودکشی هستند وقتی دچار توهمات شنیداری هستند احتمال خودکشی در آنها بیشتر میشود. بنابراین نتیجه میگیریم که توهمات شنیداری نباید نادیده گرفتهشوند.
بهدلیل محدودیتهای متادولوژی مطالعات گذشته، هنوز رابطه بین خودکشی و علائم منفی مشخص نشده است. بههمین نحو، رابطه بین علائم مثبت، علائم منفی و رفتار خودکشی نیاز به تحقیق بیشتری دارد، چرا که یافتن این رابطه، پیامدهای قابل توجهی در درمان و پیشگیری دارد.
افسردگی
احساس افسردگی بخش جداییناپذیر رفتار خودکشی است. چند محقق با ارزیابی حالت روحی غمگین، ناامیدی و افسردگی، نقش افسردگی را در خودکشی بررسی کردهاند. افسردگی عمدتا صرف نظر از اینکه بخش مهمی از بیماری است یا اختلال اسکیزوفرنیک، در بیماری اسکیزوفرنی رایج است.
همانند سایر عوامل خطرزا در خودکشی، افسردگی نیز بهخودی خود منجربه خودکشی نمیشود اما خطر خودکشی را خصوصا در افراد آسیبپذیر در دوره افسردگی بهمراتب بیشتر میکند. بنابراین تشخیص و درمان افسردگی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بسیار حائز اهمیت بوده و حتی موجب کاهش خطر خودکشی در این افراد میشود.
استفاده زیاد از مواد مخدر
ارتباط بین مصرف مواد مخدر و خودکشی در بیماری اسکیزوفرنی هنوز مشخص نشده است و مطالعاتی در این زمینه صورت نگرفته است. در طی یک تحقیق، نشان داده شده که مصرف زیاد مواد مخدر با بیماری اسکیزوفرنی و خودکشی مرتبط است نه الکل.
مصرف زیاد موادمخدر و الکل در طیف وسیعی از مطالعات در زمینه خشونت، تجاوز، بیخانمانی، شدت و بار بیماریهای روانی، عدم تسلیم، تشخیص اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و جنایت مورد بررسی قرار گرفته است. رابطه بین مصرف موادمخدر و خودکشی ممکن است با رفتارهای تکانشی حل و فصل شوند.
ارزیابیها
ماهیت خیالاندیشی و یا رفتار خودکشی، خطر خودکشی و عواملی که به خودکشی کمک میکنند، باید در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مورد ارزیابی دقیق قرار بگیرند. بعد از بررسی و ارزیابی دقیق، باید تصمیمات بالینی برای بیماران گرفته شود تا زمینه درمانی مناسب، خواه بستری شدن در بیمارستان یا درمان سرپایی فراهم شود.
کنترل به منظور پیشگیری از خودکشی
کنترل خطر خودکشی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی چالشهای زیادی را برای پزشکان مطرح میکند. به منظور کنترل و مدیریت این بیماران یک رویکرد روانشناسی و داروشناختی توصیه شده است.
گرچه شواهد نسبتا کمی دال بر اینکه داروهای ضدروانپریشی خطر خودکشی را کمتر میکنند وجود دارد اما این شواهد در مورد داروهای نسل دوم روان پریشی بهویژه کلوزاپین صدق میکند. کلوزاپین تنها دارویی است که توسط سازمان جهانی دارو و غذای (FDA) تایید شدهاست و تاثیر قابل توجهی در کاهش خطر خودکشی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارد.
علاوهبر این درمان علائم افسردگی در بیماران اسکیزوفرنی یکی از مهمترین راههای کاهش خطر خودکشی است. مهارکنندههای گیرنده سروتونین (SSRI) نه تنها موجب کاهش نشانههای افسردگی در بیماران اسکیزوفرنی میشوند بلکه بهنظر میرسد افکار خودکشی را در این بیماران کاهش میدهند. برای درمان شخصی و موثر افکار و رفتار خودکشی و پیشگیری از آن، تحقیقات بیشتری لازم است.
بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی که تلاش برای خودکشی میکنند در مقایسه با بیماران اسکیزوفرنی که فکر خودکشی در سر ندارند بیشتر بستری میشوند اما هنوز مشخص نشده که علت بستری شدن آنها بهدلیل رفتار خودکشی است یا دلایل دیگر.
در مجموع، این یافتهها نشان میدهند که برای کاهش خطر خودکشی باید حمایت اجتماعی و حس بهرهوری در بیماران تا جاییکه امکان دارد افزایش یابد. در حقیقت باید افزود که کیفیت زندگی با رفتار خودکشی مرتبط است.